-
روزی بس بزرگ! «عاشورا»
امام علیه السلام به مکان خود برگشت آن شب را به تمام بر پا بود، نماز می گذارد، استغفار می نمود، دعا می کرد.
یاران نیز همچنین به قیام پرداختند، نماز می خواندند و دعا می کردند و استغفار می نمودند، طنین صدا مانند طنین آواز خانه زنبور در فضا بلند بود.
یکی به رکوع، دیگری به سجود، یک تن ایستاده، دیگری نشسته بیتوته ای با صفای تجرید داشتند.
سجیه ی حسین در کثرت صلات و کمال صفات این بود. (اللهوف ص57)
سپیده تاریک و روشن و نماز
۹۲/۲۲/۲۲ ۰ دیدگاه ۱۴۸۷ بازدید ادامه مطلب...
-
بنفسی أنت!
نازم به غیرتت!
نازم به وفایت!
نازم به برادریت!
نازم به شجاعتت!
أخی! الان انکسر ظهری و قلت حیلتی
-
چادر از سرم کشیدند!
با صدای لرزان و خسته گفت: پدر جان! چادر از سرم کشیدند!!!! کلام رقیه سلام الله علیها بود؛
خواهرم بدان تو همچون رقیه ریحانه ای در میدان مبارزه با نفس، در حال نبرد با تیرهای زهرآلود آغشته به هوس و پلیدی ها...
چتر حجاب را با آهنگ «من همچون رقیه ام» در اعلی نقطه عفاف و حیا، باز کن و فطرت پاک خداوندیت را از دام ها و دستان سرد شیطان به آغوش گرم حجاب بسپار..
شاید که تو همانند ریحانه کربلا، رستگار شوی.
-
مصائب امام حسین از زبان امام مهدی
مصائب آن حضرت بسیار است، آن بزرگوار در سوگ همه امامان معصوم (علیهم السلام) و در سوگ پیامبر (صلی الله علیه و آله) و فاطمه (سلام الله علیها) و در همه رنج هایی که در راه اسلام متوجه مردان خدا می شود و آنها شهید یا مجروح می کردند، مصیبت زده و متأثر می گردد. در اینجا به ذکر مصیبت آن بزرگوار در رابطه با امام حسین (علیه السلام) اکتفا می کنیم.
خاطراه کربلا بسیار جانسوز و غمبار است. هیچکس عمق آن فاجعه را مانند امام زمان (علیه السلام) درک و لمس نمی کند. آن حضرت به یاد مصائب جانگداز امام حسین (علیه السلام) بیاناتی دارد که در اینجا به چند فراز از آن که از زیارت ناحیه مقدسه گرفته شده می پردازیم، در فرازی می فرماید:
«لَئِن اَخَّّرتَنِی اَلدُّهُورُ وَ عاقَنی عَن نَصرِکَ المَقدُور لَاَبکِینَّکَ صَباحَاً وَ مَساءَ ... فَلاَندُبَنَّکَ صَباحَاً وَ مَساءً وَ لَاَبکَینَّ عَلَیکَ بَدَلَ الدُمُوعِ دَمَاً»
اگر زمانه مرا تأخیر انداخت و مقدرات مرا از یاری تو جلوگیری کرد، صبح و شب به یاد مصائب تو گریه می کنم و از بام تا شام سرشک از دیده می بارم و ندبه می نمایم و به جای اشک خون می گریم.
-
توسل به قمر بنی هاشم
از مرحوم مرعشی نجفی نقل شده است که یکی از علمای نجف اشرف که به قم آمده بود می گفت: «مدتی برای رفع مشکلی به مسجد جمکران می رفتم و نتیجه نمی گرفتم روزی هنگام نماز دلم شکست و عرض کردم مولا جان! آیا بد نیست با وجود امام معصوم به علمدار کربلا قمر بنی هاشم متوسل شوم و او را در نزد خدا شفیع قرار دهم؟!» در حالتی میان خواب و بیداری امام زمان -علیه السلام-فرمودند: «نه تنها بد نیست و ناراحت نمی شوم بلکه شما را راهنمایی می کنم که چون خواستی از حضرت ابوالفضل العباس حاجت بخواهی این چنین بگو: یا أبا لغوث ادرکنی.»
(توجهات حضرت ولی عصر ، ص 160)
-
سفارش امام زمان جهت تعجیل در فرجش
در تشرف آقا شیخ حسن سامرایی در سرداب مقدس
-
دکتر جواب کرده ها ...
دکتر جواب کرده ها ...
نمیدونم یه آدمی رو که دکترا از نظر بیماری جوابش کردن دیدید یا نه ؟! خیلی عجیب و جالبه!
طرف بعد از این که میفهمه دکترا دیگه قطع امید کردن : خیلی فکر می کنه، با دیگران رفتار خیلی خوبتری داره، لبخند می زنه به همه، سعی می کنه به همه محبت کنه، کاری کنه که همه ازش راضی باشن...
از طرفی نماز هاش رو سر وقت می خونه، استغفار می کنه از کارای گذشتش و طلب خیر برای آیندش.
سعی می کنه که دیگه گناه نکنه و در نتیجه می خواد از این دنیا سبکـــ بره ... چون مرگ رو خیلی نزدیک میبینه...