|بر بال اندیشه|

سلام خوش آمدید
نجوم، احکامی علمی برای بهتر زیستن

نجوم، احکامی علمی برای بهتر زیستن

سه شنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۴، ۰۵:۳۱ ب.ظ

آیا در انجام امور مهمه باید قمر در برج عقرب باشد یا صورت عقرب ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام خدمت دوستان...

جناب آقای رحیمی مدیر محترم وبلاگ طب اسلامی در نظری برای بنده نوشته اند که: ((سلام علیکم... مطلبی در مورد قمر در عقرب و مسائل مرتبط در سایت ها درج شده است. قسمتی از آن بدین شرح است:آنچه از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السّلام در اجتناب از برخى امور مانند عقد ازدواج، اقدام برای انعقاد نطفه و سفر، هنگام قمر در عقرب وارد شده است، آیا مراد، بودن قمر (ماه) در خود برج عقرب است و یا در صورت آن؟
ارباب نجوم، ملاک استنباط را از هر جهت به خود بروج می‌‌‌دانند، نه به صور آنها. اکثر فقها هم گفته‌اند مراد از قمر در عقرب، برج عقرب است نه صورت و منزل آن. (نگاه کنید: مسالک الأفهام إلى تنقیح شرائع الإسلام، ج‏7، ص، 21 ؛ العروة الوثقى (للسید الیزدی)، ج ‏2، ص 799)
آیت الله حسن‌زاده آملی در هزار و یک کلمه، کلمه 554 می‌فرماید: «در هیچ کتب فقهى، قمر در عقرب را به غیر از آنچه که در نزد ارباب هیئت متعارف است، نگفته‌‏اند...
نظر شما در مورد این مطلب چیست؟

http://www.rajanews.com/news/155628))

و اما جواب بنده:

تذکر: در ترجمه متون به مواردی که اصل کلام بوده اند بسنده کرده ام و دوستانی که زبان عربی بلد نیستند می توانند فقط ترجمه ها رو بخونند.

علامه حسن زاده آملی (حفظه الله) در کتابدروس معرفة الوقت و القبله  ص153 می فرمایند:

((و لمّا کانت الثوابت تتحرک بحرکتھاالخاصّة البطیئة فلا جرم تنتقل ھذه الصور عن مواضعھا من البروج و الصور أى مجامیع الکواکب تسمّى بالبروج الطبیعیّة و...))

ترجمه موردی:

در اینجا علامه صور را بروج طبیعی می نامند.

تذکر: بروج طبیعی یعنی بروجی که مردم با دیدن طبیعت (آسمان) آن را می بینند و این بروج طبیعی فرق میکند با بروج حسابی منجمین.

این نکته را بخاطر بسپارید که صور یعنی بروج طبیعی.

ادامه متن:

علامه حسن زاده آملی (حفظه الله)  در کتاب دروس معرفة الوقت و القبله ص 155 می فرمایند:

((و بما قدّمنا دریت مقصود أرباب التقویم فی تعابیرھم بأنّ القمر فی برج العقرب أو فی صورة العقرب، و قداختلف الفقھاء فی قول الصادق علیه السّلام « من سافر أو تزوج و القمر فی العقرب لم یر الحسنی » بأنّ لفظ الخبر ھل ھو مقول على عرف أھل النجوم أعنى الکون فی برج العقرب، أو على ما یرى عند عامة الناس من کون القمر فی العقرب لا على ما یقرره أھل النجوم من الدرجات و الدقائق و نحو ذلک مما ھو جار على مصطلحاتھم، أو یکون محمولا على إطلاقه أی کون القمر فی برج العقرب أو صورته فما دام القمر انتقل إلى برج القمر یکره التزوج و السفر مثلا إلى أن یخرج من صورته.))

ترجمه موردی:

در اینجا جناب علامه 3 قول برای قمر در عقرب بیان می کنند:

1 - آنچه که عرف منجمین است و آن برج عقرب است.

2 -  آنچه که عوام الناس با دیدن آسمان به آن پی میبرند و آن صورت عقرب است.

3 - آنچه قول احتیاطی است و جمع بین برج و صورت عقرب است.

ادامه متن:

((ذھب الفاضل الھندی فی کشف اللثام و الشھید الثانی فی شرح اللمعة إلى الأول و وجھه ظاھر و یمکن أن یعاضد بان أرباب الھیئة و أھل صناعة الأحکام لم یغیّروا ما علیه مدار استخراج الأحکام النجومیّة من الشرف و الھبوط و غیرھا عن مبنی المتقدمین أعنى عن البروج کما یشھد بذلک الزیجة و غیرھا. و لکن یعارض بأن الفلک له طبیعة واحدة بسیط لیس لبعض قطعه و أجزائه أثر خاص دون بعض فلو اعتبر الأحکام من أوضاع الکواکب بالنسبة إلى نفس الفلک دون کواکبه للزم التفاوت فی أجزاء شی ء واحد سازج بسیط، فتأمل.))

ترجمه:

در اینجا علامه 2 نفر از فقها که قائل به قول اول که همان برج عقرب است را نام می برد:

1 - فاضل هندی در کتاب کشف اللثام

2 -  شهید ثانی فی شرح اللمعه

ادامه متن:

((على أنک قد علمت من کلام المیبدی أنّه لا یبعد أن یکون الخطاء فی الأحکام النجومیّة مستندا إلى تغیّر صورة البروج بالحرکة الثانیة و یؤید ذلک أن منجّمی الھند یرتبطون الأحکام على نفس الصور کما ذکره بعض المحققین. و ما جعل مبنی المحاسبة من البروج عند القدماء و علیه جداول الأزیاج إنما ھو فی المسائل الریاضیّة من ھذه الصناعة و أما جعل الأحکام على ھذا المبنى فھو أول الکلام، و اشتمال الزیجات فی الأحکام على مبنی الریاضیّات لا یکون حجّة، إلّا أن یحاسب من البروج ثانیا و یرتبط الأحکام على نفس الصور. فالأزیاج جعلت الأحکام على ذلک المبنى طردا للباب و على المحاسب استنباط ذلک الارتباط کما أنّھا حوت الشھور و الأیام الوسطیة و التعدیلات و المحاسب یستخرج منھا الشھور الحقیقیّة.))

ترجمه موردی:

در اینجا علامه سخنی از میبدی در رد قائلین به قول اول را می آورد.

ادامه متن:

((و ذھب صاحب الجواھر إلى الثانی و ظاھر قوله "على ما یرى عند عامة الناس من کون القمر فی العقرب لا على ما یقرّره إلخ،"  أنّ الملاک کون القمر فی صورة العقرب حیث یراه و یعاینه عامة الناس فی السماء فما دام القمر کذلک فھو فی العقرب فالمدار و العبرة فیه رؤیة عامّة الناس بالبصر عادة لا على الدقّة الریاضیّة من تعیین الدرجات و الدقائق من بدأ وروده إلى آخر خروجھ من الصورة کما قرر عند أھل النجوم فإنّ عامّة الناس لم یکلفوا فی أمثال ھذه الأمور بتلک الدقّة الّتی لا تخلو لھم من مشقة لأنهم ما کانوا ذوی معرفة بالھندسة و لا بالآلات الرصدیة و لا یمکنھم الاقتحام فی ذلک الأمور الصعبة العلمیة.))

ترجمه موردی:

در اینجا علامه قائل به قول دوم یعنی صورت عقرب را نام میبرد و علتشان را می گوید:

1- صاحب جواهر 

علت: چون عوام الناس ریاضیات و هندسه و... رو بلد نیستند و همچنین کار با آلات رصدی روبلد نیستند پس ممکن نیست که نظر معصوم (سلام الله علیهم) برج بوده باشد بلکه آنچه در آسمان میبینند برایشان کافی است.

ادامه متن:

((و ذھب السید الطباطبائی فی آداب السفر من کتاب الحج من العروة الوثقی إلى الثالث حیث قال: و لیتجنّب السفر من الشھر و القمر فی محاق أو فی برج العقرب أو صورته فعن الصادق علیه السّلام من سافر أو تزوّج و القمر فی العقرب لم یر الحسنى انتھى.))

ترجمه موردی:

در اینجا علامه قائل به قول سوم یعنی قول احتیاطی جمع بین برج و صورت عقرب را نام می برد:

1- علامه سید محمد کاظم یزدی (رضوان الله تعالی علیه)

ادامه متن:

و ھو موافق الاحتیاط لا ینبغی ترکه و وجھه ظاھر، 

ترجمه:

در اینجا علامه می فرمایند: سزاوار است که قول احتیاطی را عمل کنیم.

ادامه متن:

((و أوثق الأقوال فی ذلک ھو کون القمر فی صورة العقرب أى البرج الطبیعی منه حقیقة على ما ھو المقرّر عند أھل الصناعة.))

ترجمه:

در اینجا علامه نظر خودشون رو اعلام می کنند که: مطمئن ترین قول همان قول دوم یعنی صورت عقرب است.

وهم لفظ صورةرا بکار برده است و هم لفظ برج طبیعی (میدانید که برج طبیعی یعنی صور و لفظ برج شما را به اشتباه نیاندازد).

در آخر هم میفرمایند که برج طبیعی ای ملاک است که منجمین محاسبه میکنند واین به حرکت صور از جایگاه اولیه اشان اشاره میکند و این از موضوع بحث ما خارج است. فقط کلمه اهل الصناعة (منجمین) شما رو به اشتباه نیاندازد.

تذکر: قائلین به هر قول بیشتر از این افرادی هستند که نام برده شده است و فقط از باب مثال بوده است.

وحال سری به قرآن بزنیم و ببینیم که در قرآن لفظ برج به چه معناست؟

چون میدانید فرمایشات معصومین (سلام الله علیهم) تفسیر آیات قرآن است.

علامه حسن زاده آملی (حفظه الله) در کتاب دروس معرفة الوقت و القبله ص 128 می فرمایند:

(( تذییل: قد نطق القرآن الکریم ببروج السماء فی ثلاثة مواضع:

أحدھا: قوله تعالى" و لَقَدْ جَعَلْنا فِی السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَیَّنَّاھا لِلنَّاظِرِینَ وَ حَفِظْناھا مِنْ کُلِّ شَیْطانٍ رَجِیم "(الحجر ١٧)

و ثانیھا: قوله تعالى " تبارَکَ الَّذِی جَعَلَ فِی السَّماءِ بُرُوجاً وَ جَعَلَ فِیھا سِراجاً وَ قَمَراً مُنِیرا" (الفرقان ۶٢).

و ثالثھا: قوله تعالى" وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوج" (البروج ٢)

ھل المراد من البروج فی الآیات ھو ذلک المعنى المقدم المصطلح عند أھل النجوم أو غیره؟

ترجمه موردی:

در اینجا علامه 3 آیه ای رو که لفظ برج در آنها آمده رو نقل میکند و در پایان سوالی مطرح میکند که لفظ برج به چه معنا در قرآن آمده؟ آیا به معنای مصطلح منجمین است یا به معنای دیگری است.

ادامه متن:

((قد ذھب أکثر المفسرین و اللغویین إلى الأول و کأنّ أنسھم بذلک المعنی السائر فی ألسنتھم أوجب ذھابھم إلیه. و أنت تعلم بما حققناه آنفا من معنى البروج عند الفلکیین أن البروج أقسام اعتباریة من منطقة البروج اعتبروھا لترتیب حرکات النجوم و تنظیم أمور کثیرة فلکیّة و ھذا الأمر الاعتبار المقدّر بالدوائر الموھومة لا یصلح لأن یکون معنى البروج فی الآیات. و لا یصح تطبیق آیات القرآن بالمصطلحات المستحدثة و المعانی الوضعیّة لأھل صناعة علمیة کما ھو دأب أھل عصرنا.))

ترجمه موردی:

در اینجا علامه می فرمایند که اکثر مفسرین و لغویین معنای برج را به معنای مصطلح منجمین حمل کرده اند در حالی که اشتباه است بخاطر اینکه الفاظ قرآن را با الفاظ منجمین تطبیق داده اند  و الفاط بشری وضعی است وممکن است هر زمانی عوض بشود.

ادامه متن:

(( التام الدقیق فی الآیات الثلاثة لا یجوز حمل البروج على ذلک المعنى الاعتباری المصطلح عند قوم حتى یقول الله (عزوجل) فیه: تَبارَکَ الَّذِی جَعَلَ فِی السَّماءِ بُرُوجا ، و ذلک الأمر الاعتباری الاصطلاحی یضاھی أسامی الصور الموھومة المنتزعة من ھیئة اجتماع الکواکب کما تقدم فھل یصحّ أن یقول عز من قائل تبارک الذی جعل فی السماء صورا مثلا؟! و الحق أن الآیات لیست ناظرة إلى ذلک الاصطلاح الخاص بل البروج فیھا بمعنى الکواکب.

ترجمه موردی:

در اینجا علامه می فرمایند: که در اینجا یک خلطی پیش آمده است و اینکه مفسریین و لغویین لفظ برج را لفظ خاص منجمین میدانند در حالی که در اینجا بمعنی کواکب (صور) است. و اینکه خداوند تبارک و تعالی در قرآن لفظ برج را به جای صور بکار برده است بخاطر این است که اگر میخواست لفظ صور را بکار ببرد باید میفرمود صور حمل یا صور ثور و... یعنی صور رو مشخص میکرد که منظورش چه صورتی است. در حالی که لفظ برج هم بر برج حسابی منجمین دلالت دارد و هم بر برج طبیعی که همان صور (کواکب) است.

ادامه متن:

((قال أبو الحسن على بن إبراھیم بن ھاشم القمی فی تفسیر القرآن فی سورة الفرقان فی روایة أبی الجارود عن أبی جعفر علیه السّلام فی قوله تبارک و تعالى تبارَکَ الَّذِی جَعَلَ فِی السَّماءِ بُرُ وجا فالبروج الکواکب.

و کذا فی تفسیر ابن عباس فی سورة الحجر ھی النجوم التی یھتدی بھا فی ظلمات البر و البحر.

و قال الطریحی فی مجمع البحرین: و البروج أیضا الکواکب العظام سمّ یت بھا لظھورھا قال تعالى (وَ السَّماءِ
ذاتِ الْبُرُوج).

و فی الدر المنثور فی سورة الحجر: أخرج ابن أبی شیبةئو ابن المنذر عن مجاھد فی قوله و لقد جعلنا فی السماء
بروجا قال کواکب. قال و أخرج ابن جریر و ابن أبی حاتم عن قتادة (و لقد جعلنا فی السماء بروجا قال الکواکب.)
قال و أخرج ابن أبی حاتم عن أبی صالح فی قوله (و لقد جعلنا فی السماء بروجا) قال الکواکب العظام.

و قال الشیخ الطوسی فی التبیان فی سورة الحجر: قال الحسن و مجاھد و قتادة المراد بالبروج النجوم،

و کذا قال الطبرسی فی مجمع البیان: البروج النجوم عن ابن عباس و الحسن و قتادة.

فمعنى آیة الحجر و لقد جعلنا فی السماء کواکب و زینّا السماء بالکواکب للناظرین و حفظنا السماء من کل شیطان رجیم کما قال تعالى (إِنَّا زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِزِینَةٍ الْکَواکِبِ وَ حِفْظاً مِنْ کُلِّ شَیْطانٍ مارِد (الصافات ٩) و قال تعالى وَ زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِمَصابِیحَ وَ حِفْظا (حم السجدة ١٢) و الضمیر المؤنث فی زینّاھا و حفظناھا و جعل فیھا راجع
إلى السماء لأنھا تؤنث قال تعالى (وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُ وج) ، و قال السماء الدنیا.

ترجمه موردی:

در اینجا علامه چند تا شاهد برای کلامشون از احادیث و بزرگان نقل میکند که همگی فرموده اند که منظور از لفظ برج در قرآن همان کواکب (صور) است.

ادامه متن:

((و القوم لمّ ا فسروا البروج بالمعنى المصطح عند الفلکیین احتاجوا أن یقدروا کلمة بالکواکب بعد قوله تعالى زَیَّنَّاھا حتى یستقیم المعنى و أمّا على ما ذھبنا إلیه فلا حاجة إلیه لأن معناھا حینئذ و زینّاھا بالبروج، على أن سیاق الآیات تأبى إلا ذلک المعنى المختار کما یعلم بالغور و التعمق فیھا.))

ترجمه موردی:

در اینجا علامه یک ایراد ادبی بر قائلین به قول منجمین میگیرد که اگر لفظ برج را بر معنای مصطلح منجمین بدانیم باید  لفظ کواکب در تقدیر بگیریم در حالی که اگر به معنای کواکب بگیریم نیازی به تقیر گرفتن نیست.

اصل ادبی: عدم تقدیر اولی من تقدیر. یعنی تقدیر نگرفتن بهتر از تقدیر گرفتن است.

 یک اصل ادبی بین اعراب فصیح است که نباید کلمه ای را در تقدیر گرفت.

حال چگونه ممکن است که خداوند که صاحب فصاحت و بلاغت و بوجودآورنده آنها است در کلامش از این اصل پیروی نکند.

ادامه متن:

((و قد سبقنا فی ھذه الدقیقة الفاضل السنیور کرلونلّینو فی علم الفلک فأفاد فی المحاضرة السادسة عشرة (ص ١٠٧) بقوله:

کانت أھل البادیة من أحوج الناس إلى معرفة الکواکب الثابتة الکبرى و مواقع طلوعھا و غروبھا لأنّھم کثیرا ما اضطرّوا إلى قطع الفیافی و القفار لیلا مھتدین برؤیة الدراری فلولاھا لضلّت جیوشھم و ھلکت قوافلھم فی الکثبان و البراری کما ورد فی سورة الانعام فلا غرو انھم عرفوا عدة من الکواکب الثابتة و سموھا بأسماء مخصوصة یذکر جزء منھا فی أشعارھم،

اما البروج الاثناعشر:

اولا فأظنھا عند العرب مجھولة و انھا لیست المراد بلفظ البروج الوارد فی القرآن الشریف.

و ثانیا أن الصور النجومیة الاثنی عشرة التی تسمى البروج لیست أکثر من الصور الأخرى ضیاء أو حسنا أو عظما أو غرابة الشکل فلا تحوى شیئا مرئیا یستوجب تفضیلھا على سائرھا.

و ثالثا ان قسمة فلک الشمس إلى البروج الاثنی عشر لاتھم إلا أصحاب أحکام النجوم و معلوم أن العرب ما کانوایشتغلون بعلم ھذه الأحکام.

و رابعا أن أسماء کل البروج ما عدا الجوزاء ھی مترجمة من أسمائھا الیونانیة و السریانیة و ذلک مع کثرة أسماء نجوم و صور عند عرب الجاھلیة و مع عدم موافقة صور العرب لصور الیونان.

فیتضح منھا أن البروج الأثنى عشر الواقعة فی فلک الشمس الظاھر کانت شیئا بلا فائدة مخصوصة لعرب الجاھلیة.

ترجمه موردی:

در اینجا علامه کلام سنیور فرانسوی را میاورد که می گوید:

1 - لفظ بروج برای عرب مجهول بوده است.

2 -  بروج تقسیم بندی منجمین احکامی بوده است درحالی که عرب جاهلی به  نجوم احکامی مشغول نبوده است.

3 - اسماء بروج بجز جوزا بقیشون یونانی و سریانی است و با اسماء صور نزد عرب متفاوت است.

در نتیجه بروج برای عرب جاهلی بدون استفاده بوده است.

و اضافه بر کلامهای گرانقدر علامه حسن زاده آملی (حفظه الله) که برای جویندگان علم و عمل همچون ستاره قطبی است که راه به سوی سر منزل هدایت را به اشخاص نشان میدهد  و با تحقیقاتشون خیلی از گره های علمی را حل کرده اند.

همچنین بنده کلام حجه الاسلام علی زمانی قمشه ای (حفظه الله) که بالغ بر 20 سال شاگرد بلاواسطه علامه حسن زاده آملی (حفظه الله) بوده اند را به عنوان هدیه ای خدمت دوستان عرضه میکنم که انشاءالله هرگونه شک وشبهه ای دیگر باقی نماند: دانلود

در پایان از علامه حسن زاده آملی (حفظه الله) کمال تشکر و سپاس را دارم و از خداوند منان آرزوی توفیق و عمری طولانی و با برکت برای ایشون خواستارم.

و به قول ایشان:

((دعویهم فیها سبحانک اللهم و تحیتهم فیها سلام و آخر دعویهم آن الحمدلله رب العالمین))

موفق باشید

التماس دعا

نقل از: http://nojoumeahkami.blogfa.com/post/79

  • حیـدر کـرار

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
|بر بال اندیشه|

» بـا قـرار دادن کـد لـوگـوی حمـایتی مـا در سایـت یـا وبـلاگ خود، ضمن یـاری در جهت گســترش عقــاید، زمیــنه آشنـایـی دیــگر کاربـران را بـا ایـن سایت فراهـم آوریـد.

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران