-
تصاویری از بارگاه علوی
۹۵/۰۲/۲ ۱ دیدگاه ۱۲۸۹ بازدید ادامه مطلب...
-
دانلود اپلیکیشن کامل کتاب الغدیر علامه امینی
دانلود نرم افزار متن و ترجمه کامل کتاب الغدیر علامه امینی (جاوا – اندروید)
مؤسسه مبین موبایل افتخار دارد در آستانه میلاد امیرالمؤمنین علی علیه السلام مجموعه نفیس الغدیر اثر علامه امینی رحمه الله تعالی را به رهپویان حقیقت و عاشقان ولایت تقدیم نماید.
علامه امینی در کتاب الغدیر به ۱۱۰ تن از صحابه و ۸۴ نفر از تابعین پیامبر که حدیث غدیر را روایت کردهاند اشاره میکند. آنگاه ۳۶۰ تن از راویان حدیث غدیر از قرن دوم تا چهاردهم را بر میشمارد. در پایان هم اشعار شاعران مختلف را درباره این واقعه تاریخی آورده است.
علامه امینی برای تدوین این کتاب به کتابخانههای کشورهای مختلف از جمله عراق، هندوستان، پاکستان، مغرب، مصر و کشورهای دیگر دنیا مسافرت کرد. علامه درباره الغدیر چنین گفته: من برای نوشتن الغدیر، ۱۰٬۰۰۰ کتاب را از بای بسم الله تا تای تمت خواندهام و به ۱۰۰٬۰۰۰ کتاب مراجعه مکرر داشتم.
-
جریان های تکفیری در جهان اسلام
گذشته جریان های تکفیری
اندیشه تکفیر در جهان اسلام در چند مقطع تاریخی ظهور یافته است. اولین ظهور این تفکر در قرن اول هجری در اندیشه خوارج نمود داشت که مخالفان خود را تکفیر کرده و قتل آنها را واجب تلقی کردند. اندیشه خوارج بزودی افول کرد تا قرن چهارم هجری که دوباره توسط «بربهاری» در بغداد باز تولید شد و بر اساس آن پیروان مذهب اسلامی از جمله شیعیان مورد تهاجم و تکفیر قرار گرفتند.
اما قرن هفتم با ظهور «ابن تیمیـه» این اندیشه در جهان اسلام به شکلی گسترده پایه گذاری شد. هر چند اندیشه های ضد شیعی ابن تیمیه زیاد بود اما بیشترین هجمه آثار او علیه مذاهب اهل سنت صورت گرفت.
شرایط اجتماعی و سیاسی جهان اسلام در قرن هفتم فرصت همه گیر شدن این اندیشه را فراهم نکرد اما در قرن دوازدهم هجری توسط «محمد بن عبدالوهاب» در منطقه نجد حجاز بازتولید و با پیوند سیاسی با آل سعود وارد سیاست شد.
-
فانوس های همیشه روشن!!!
گوش هایم را می گیرم! چشمانم را می بندم! تا ترانه ی دلخراش اصابت شلیک بر تن خسته و پاکت را نشنوم، چه ترانه غم انگیزی!
دشمن وسعتِ سینه ات، دل مهربانت را نشانه گرفته و تو در این نبرد روحت را به پرواز در می آوری، پا هدیه می دهی! دست رها می کنی!
چشمانت را به دوردستها به فصل زندگیم دوخته ای. ای شهیدان روزهای سبز!! در کدامین خاک آرام خفته اید؟! برخیزید و ببینید که اینک، دشمن ِدیرینه وطنم، طلسم ارزش هایم، باورهایم را هدف قرار داده. دیگر از تانک های غول پیکر، از شلیکِ گلوله ها خبری نیست.
دشمن فرهنگم، دینم، قلب پاره ی تنم، مادر، خواهرم، برادرم را در تارهای تنیده ی خود احاطه کرده و می خواهد بذر کهنه و فاسد فرهنگِ خود را بر لباسم، خانه ام، چهره ام، کتابم، آرام آرام در مزرعه سبزِِ امید و فطرتِ پاک خداوندیم بپاشد.
و من غافل از آن! و چشم به امید همت ها، باکری ها، خرازی ها، باقری ها و... هستم.
شمع های همیشه روشن انقلاب! از تن خاک برخیزید و مرا از گودال ِناپیدای دشمن رهایی ببخشایید!!
نقل از: نمره عینک ایمانم!!!
-
به روش عمر و عاص عمل کنید!!
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر, ناصر العمر، از مفتیهای سرشناس عربستان سعودی گفت: اگر نیروهای مجاهد در عراق و شام گرفتار شیعیان شدند، بهتر است برای رهایی از آنان (شیعیان) کشف عورت کنند، زیرا "عمروعاص" این کار را جلوی پیشوای شیعیان "علی" علیه السلام انجام داد و جان خود را نجات داد.وی خطاب به تروریستهائی که در سوریه و عراق علیه دولتهای این دو کشور شورش کردهاند تأکید کرد: "بر شما رزمندگان مجاهد واجب است که جلوی رافضیها کشف عورت کنید تا بتوانید جان خود را نجات دهید."
-
پیاده روی اربعین و اهمیت آن از منظر مرحوم آیت الله بهجت
امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از ظهور، خود را به واسطه امام حسین (علیه السلام) به همه عالم معرفی میکند، بنابراین در آن زمان باید همه مردم عالم، حسین (علیه السلام) را شناخته باشند و پیادهروی اربعین بهترین فرصت برای این کار است.
از هنگامی که نخستین زائر مضجع منور اباعبدالله الحسین (علیه السلام)، جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین از مدینه به سمت کربلا رهسپار شد تا کنون ۱۳۷۳ سال میگذرد.
در این سالها علما و اولیای الهی برای زیارت سیدالشهدا (علیه السلام) در روز اربعین اهمیت و جایگاه والایی قائل بودند و با پای پیاده از نجف اشرف به سوی کربلا رهسپار میشدند، بیشک جابر بن عبدالله، نخستین زائر کربلای معلی در روز اربعین سال ۶۱ هجری است، این سنت حسنه نیز در سالهای حضور ائمه معصومین (علیهم السلام) با وجود حکومت سفاک و خونریز اموی و عباسی انجام شده است.
-
اینجا عراق است..
اینجا عراق/صدای این کودکان را هیچکس نشنید/تشنه زیر آفتاب/از ترس داعش در کوه ها زجر کش شدند/خدایا ما را ببخش
-
چشم بیناى خداوند
اصبغ بن نباته روایت کرد که امیرالمؤمنین در بلندى هاى کوفه براى (برآوردن حاجات) مردم مى نشست. روزى به افرادى که در اطراف آن جناب بودند فرمود: کدام یک از شما آن چه را که من مى بینم مى بیند؟ گفتند: اى چشم بیناى خدا در میان بندگانش ، چه چیزى را مى بینى؟ فرمود: شترى را مى بینم که جنازه اى را حمل مى کند و مردى را مى بینم که شتر را مى راند و مرد دیگرى زمام آن را مى کشد و به زودى بعد از گذشت سه روز بر شما وارد مى شوند. وقتى روز سوم فرا رسید، آن دو مرد به همراه شتر در حالى که جنازه اى بر روى آن بسته شده بود، وارد شدند و بر جماعت سلام کردند. امیرالمؤمنین علیه السلام بعد از احوال پرسى از آنها پرسید: شما کى هستید و از کجا مى آیید و این جنازه کیست و براى چه آمده اید؟ عرضه داشتند: ما از اهل یمن هستیم . اما این میت پدر ماست و هنگام مرگ به ما وصیت کرد و گفت: وقتى که مرا غسل دادید و کفن نمودید و بر من نماز خواندید، مرا به این شترم سوار کنید و به جانب عراق ببرید و در بلندى هاى کوفه دفن نمایید. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: آیا از او سؤ ال کردید براى چه، چنین کنیم؟ گفتند: آرى از او پرسیدیم و او پاسخ داد که در آن جا مردى دفن مى شود که اگر در روز قیامت تمام اهل محشر را شفاعت نماید، شفاعتش پذیرفته مى شود. امیرالمؤمنین علیه السلام برخاست و فرمود: راست گفته. به خدا سوگند آن مرد من هستم (من به خدا سوگند آن مرد هستم)1
جهت دانلود فایل های صوتی و تصویری فضایل به ادامه مطلب بروید