|بر بال اندیشه|

سلام خوش آمدید

«امیرالمؤمنین» نفس «پیامبر اکرم»

چهارشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۵۸ ب.ظ

یکی از آیاتی که دال بر عظمت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است، آیه 61 سوره آل عمران است که به آیه «مباهله» معروف است و ما در این نوشتار به بررسی آن می‌پردازیم: این آیه و آیات قبل از آن درباره هیأت نجرانى مرکب از «عاقب» و «سید» و گروهى که با آن‌ها بودند نازل شده است، آن‌ها خدمت پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) رسیدند و عرض کردند: «آیا هرگز دیده‌اى فرزندى بدون پدر متولد شود». در این هنگام آیه «إِنَّ مَثَلَ عِیسَى عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آَدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ [آل عمران/59] مثَل عیسى در نزد خدا، چون مثَل آدم است که او را از خاک بیافرید و به او گفت: موجود شو. پس موجود شد» نازل شد و هنگامى که پیامبر (صلى‌ الله‌ علیه‌ و آله‌) آن‌ها را، مطابق آیه «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ [آل عمران/61] از آن پس که به آگاهى رسیده‌اى، هر کس که درباره او با تو مجادله کند، بگو: بیایید تا حاضر آوریم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما برادران خود را و شما برادران خود را. آن‌گاه دعا و تضرع کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان بفرستیم.» به مباهله دعوت کرد، آن‌ها تا فرداى آن روز از حضرتش مهلت خواستند.

آنان پس از مراجعه، به شخصیت‌هاى نجران، اسقف (روحانى بزرگ‌شان) به آن‌ها گفت: «شما فردا به محمد (صلى‌ الله‌ علیه‌ و آله‌) نگاه کنید، اگر با فرزندان و خانواده‌اش براى مباهله آمد، از مباهله با او بترسید، و اگر با یارانش آمد با او مباهله کنید، زیرا چیزى در بساط ندارد». فردا که شد، پیامبر (صلى‌ الله‌ علیه‌ و آله‌) آمد، در حالى که دست على بن ابى‌طالب (علیه‌ السلام) را گرفته بود و حسن و حسین (علیهما السلام) در پیش روى او راه می‌رفتند و فاطمه (علیها السلام) پشت سرش بود. نصارى نیز بیرون آمدند در حالى که اسقف آن‌ها پیشاپیش‌شان بود، هنگامى‌که نگاه کرد، پیامبر (صلى‌ الله‌ علیه‌ و آله‌) با آن چند نفر آمدند، درباره آن‌ها سؤال کرد به او گفتند: این پسر عمو و داماد او و محبوب‌ترین خلق خدا نزد او است، و این دو پسر، فرزندان دختر او از على (علیه‌ السلام) هستند، و آن بانوى جوان دخترش فاطمه(علیها السلام) است که عزیزترین مردم نزد او، و نزدیک‌ترین افراد به قلب او است.

سید به اسقف گفت: براى مباهله قدم پیش‌گذار. گفت: نه، من مردى را می‌بینم که نسبت به مباهله با کمال جرأت اقدام مى‌کند، و من می‌ترسم راست‌گو باشد، و اگر راست‌گو باشد، به خدا یک سال بر ما نمی‌گذرد در حالى که در تمام دنیا یک نصرانى که آب بنوشد، وجود نداشته باشد (و یا من صورت‌هایى را می‌بینم که اگر از خداوند تقاضا کنند کوه‌ها را از جا برکند، چنین خواهد کرد؛ هرگز با آن‌ها مباهله نکنید که هلاک خواهید شد، و یک نصرانى تا روز قیامت بر صفحه زمین نخواهد ماند.)

اسقف به پیامبر اسلام (صلى‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلم) عرض کرد: اى ابوالقاسم! ما با تو مباهله نمی‌کنیم، بلکه مصالحه می‌کنیم، با ما مصالحه کن، پیامبر (صلى‌ الله‌ علیه‌ و آله‌) با آن‌ها مصالحه کرد که دو هزار حله (یک قواره پارچه خوب لباس) که حداقل قیمت هر حله‌اى چهل درهم باشد، و عاریت دادن سى دست زره، و سى شاخه نیزه، و سى رأس اسب، در صورتى‌که در سرزمین یمن، توطئه‌اى براى مسلمانان رخ دهد، و پیامبر (صلى‌ الله‌ علیه‌ و آله‌) ضامن این عاریت‌ها خواهد بود، تا آن را بازگرداند و عهدنامه‌اى در این زمینه نوشته شد.

«ابن‌تیمیه» با تمام تعصب و توان انکار حقایق، در مورد این شأن نزول نتوانسته است، منکر شود، و حضور اصحاب کسا در را مباهله صحیح دانسته و قول پیامبر اکرم (صلى‌ الله‌ علیه‌ و آله‌) را که فرمود: خداوندا! اینان اهل من هستند؛ را از صحیح مسلم نقل نموده است.[1]

از جمله شخصیت هاى سرشناس اهل سنت، که این مطلب از آنها، نقل شده در پاورقی ذکر می‌گردد.[2]

اما «ابن‌تیمیه» که نمی‌تواند فضیلتی را در که حق امیرالمؤمنین و اهل‌بیت (علیهم‌ السلام) است را تحمل نماید، در اظهاراتی در این‌باره می‌گوید: قضیه آیه مباهله دلالت بر افضلیت امیرالمؤمنین (علیه‌ السلام) نمی‌کند، مقصود از قضیه مباهله این نبوده که پیامبر اکرم (صلى‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلم) کسانی که دعای‌شان مستجاب است، همراه بیاورد؛ که در این صورت دعای أبوبکر و عمر و عثمان و طلحه و زبیر و ابن‌مسعود و أبی‌بن کعب و معاذ بن جبل و غیر آنان برای مباهله کردن بهتر بود و دعای آنان به استجابت نزدیک‌تر؛ بلکه مقصود مقابله اهل با اهل بود، و پیامبر ناچار شد، اینان را بیاورد، زیرا غیر فاطمه دختر دیگری نداشت، به اجبار او را آورد، عمویی غیر عباس نداشت، که از سابقین نبود، به اجبار تنها پسرعمویش علی را آورد، چون جعفر قبل جریان مباهله در موته شهید شده بود، پسری هم برایش نمانده بود و قبل این واقعه، ابراهیم را از دست داده بود، به اجبار حسن و حسین را همراه آورد.[3]

ناگفته پیدا است منظور از مباهله این نیست که این افراد جمع شوند و نفرین کنند و سپس پراکنده شوند، زیرا چنین عملى به تنهایى هیچ فایده‌اى ندارد، بلکه منظور این است که این نفرین مؤثر گردد، و با آشکار شدن اثر آن، دروغ‌گویان به عذاب گرفتار شوند و شناخته گردند، گر چه در این آیه به تأثیر و نتیجه مباهله تصریح نشده، اما از آن‌جا که این کار به عنوان آخرین حربه بعد از اثر نکردن منطق و استدلال، مورد استفاده قرار گرفته، دلیل بر این است که منظور ظاهر شدن اثر خارجى این نفرین است، نه یک نفرین ساده، زیرا اگر دعاى او به اجابت نرسد و اثرى از مجازات مخالفان آشکار نشود، نتیجه‌اى جز رسوائى دعوت‌کننده نخواهد داشت.

در کلام علما و مفسرین کاملاً محرز است که همراهان پیامبر اکرم (صلى‌الله‌ علیه‌ و آله‌) به علت فضل‌شان، و نه از روی ناچاری، انتخاب شده‌اند، اگر برای قرابت بود، پیامبر فرزندی غیر از حضرت فاطمه (سلام‌ الله‌ علیها) نداشت، ولی چرا فقط او را به عنوان زنان نزدیک انتخاب نمود، با این که همسران متعددی می‌توانستند، انتخاب گردند، و غیر امیرالمؤمنین (علیه السلام) داماد دیگر (به زعم برخی مورخین)، و یا پسر عمه‌ای مثل زبیر، که از سابقین بود، وجود داشت، و از روی ناچاری این چهار تن انتخاب نشدند؛ بنابراین کلام «ابن‌تیمیه» نشانه‌ای از بغض و دشمنی او به اهل‌بیت می‌باشد.

در صحیح مسلم در باب فضائل على بن ابى‌طالب (علیه‌السلام) نقل شده: روزى «معاویه» به «سعد بن ابى‌وقاص» گفت : چرا ابو تراب را سب و دشنام نمی‌گویى؟! گفت: از آن وقت که به یاد سه چیز که پیامبر (صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌) درباره على (علیه‌ السلام) فرمود، افتادم؛ از این کار صرف نظر کردم... (یکى از آن‌ها این بود که) هنگامى که آیه مباهله نازل گردید پیامبر اکرم (صلى‌ الله‌ علیه‌ و آله‌) تنها از فاطمه و حسن و حسین و على (علیهم‌ السلام) دعوت کرد و سپس فرمود: «اللهم هؤلاء اهلى: خدایا! این‌ها اهل من‌اند.[4]

«زمخشری» از بزرگان اهل سنت در تفسیر «کشاف» مى‌گوید: این آیه قوی‌ترین دلیلى است که فضیلت اهل کسا را ثابت مى‌کند.[5]
«آلوسی» هم در تفسیر خود، قول کسی را که این واقعه را دلیل بر فضل همراهان پیامبر اکرم(صلى‌الله‌علیه‌وآله‌) نمی‌داند، هذیان‌گویی و جن‌زدگی دانسته است.[6]

این مزیتى است که هیچ کس در آن، بر اهل‌بیت (علیهم‌ السلام) پیشى نگرفته، و فضیلتى است که هیچ انسانى به آن نرسیده، و شرفى است که قبل از آن هیچ کس از آن برخوردار نبوده است.

---------------------------------------------------------

پی‌نوشت:

[1]. «أما أخذه علیاً و فاطمة و الحسن و الحسین فی المباهلة، فحدیث صحیح رواه مسلم، فقال: اللهم هؤلاء أهل.» منهاج السنة، ابن تیمیه، مؤسسه قرطبه، 1406ق، ج 7، ص 123.
[2]. «مسلم بن حجاج نیشابورى» در «صحیح مسلم»،جلد 7، صفحه 120.
«احمد بن حنبل» در «مسند احمد»، جلد1، صفحه185.
«طبرى» در تفسیر « جامع البیان فی تأویل آی القرآن»، جلد 3، صفحه 407 و 408.
«حاکم نیشابوری» در کتاب «مستدرک»، جلد 3، صفحه 150.
«ابونعیم اصفهانى» در کتاب «دلائل النبوة»، صفحه 297.
«واحدى نیشابورى» در کتاب «اسباب النزول»، صفحه 74.
«فخر رازى» در تفسیر الکبیر، جلد 8، صفحه 85.
«ابن اثیر» در کتاب «جامع الاصول»، جلد 9، صفحه 470.
«ابن جوزى» در «تذکرة الخواص»، صفحه 17.
«بیضاوى» در تفسیرش، جلد 2، صفحه 22.
«آلوسى» در تفسیر «روح المعانى»، جلد 3، صفحه 167.
«طنطاوى» در تفسیر «الجواهر»، جلد 2، صفحه 120.
«زمخشرى» در تفسیر «کشاف»، جلد 1، صفحه 193.
«ابن‌حجر عسقلانى» در کتاب «الاصابة»، جلد 2، صفحه 503.
«ابن‌صباغ» در کتاب «الفصول المهمة»، جلد 1، صفحه 124، صفحه 590 و جلد 2، صفحه 950.
«قرطبى» در تفسیر «الجامع لاحکام القرآن»، جلد 3، صفحه 104.
«ابن‌مغازلی» در کتاب «مناقب علی بن ابی طالب»، صفحه 214 و صفحه 341.
«حاکم حسکانی» در «شواهد التنزیل لقواعد التفضیل»، جلد 1، صفحه 156، صفحه 163 و صفحه 182.
«سیوطی» در تفسیر «الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور»، جلد 2، صفحه 39.
«ابن‌مردویه» در «مناقب علیّ بن أبی طالب و ما نزل من القرآن فی علیّ»، صفحه 226.
«خوارزمی» در «المناقب»، صفحه 160.
«قندوزی» در «ینابیع المودة لذوی القربی»، جلد1، صفحه 43؛ صفحه 136؛ صفحه 165 و جلد 2، صفحه 120؛ صفحه 432 و صفحه 446 و جلد 3، صفحه 118 و صفحه 368.
«ابن‌حجر هیثمی» در «الصواعق المحرقة فی الرد علی اهل البدع و الزندقة»، صفحه 145؛ صفحه 155 و صفحه 203.
[3]. منهاج السنة، ابن تیمیة، مؤسسه قرطبه، 1406ق، ج 7، ص 122 -130.
[4]. «امر معاویة بن أبی سفیان سعداً. فقال: ما منعک ان تسب أبا التراب؟ فقال: اما ما ذکرت ثلاثاً، قالهن له رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم) فلن أسبه، لان تکون لی واحدة منهن أحب إلى من حمر النعم. سمعت رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم) یقول له خلفه فی بعض مغازیه، فقال له على: یارسول‌الله! خلفتنی مع النساء والصبیان؟ فقال له رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم): اما ترضى أن تکون منى بمنزلة هارون من موسى، الا انه لا نبوة بعدی. وسمعته یقول یوم خیبر: لأعطین الرایة رجلاً یحب الله ورسوله ویحبه الله ورسوله. قال فتطاولنا لها. فقال ادعوا لی علیاً. فاتى به أرمد، فبصق فی عینه و دفع الرایة إلیه، ففتح الله علیه. ولما نزلت هذه الآیة (فقل تعالوا ندع أبناءنا و أبناءکم.) دعا رسول الله (صلى‌ الله‌ علیه‌ و آله‌و سلم) علیاً و فاطمة و حسناً و حسیناً. فقال: اللهم هؤلاء أهلی.» صحیح مسلم، مسلم بن حجاج، ج 7، ص 120.
[5]. «وفیه دلیل لا شئ أقوى منه على فضل أصحاب الکساء علیهم السلام، وفیه برهان واضح على صحة بنوة النبی صلى الله علیه و سلم لأنه لم یرو أحد من موافق ولا مخالف أنهم أجابوا إلى ذلک.» الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التأویل، ج 1، ص 434.
[6].«ذهب النواصب إلى ... أن ما وقع منه (صلى الله علیه و آله و سلم) کان لمجرد إلزام الخصم، وتبکیته وأنه لا یدل على فضل أولئک الکرام (على نبینا و علیهم أفضل الصلاة و أکمل السلام)، وأنت تعلم أن هذا الزعم ضرب من الهذیان، وأثر من مس الشیطان. ولیس یصح فی الأذهان شیء.» تفسیر الآلوسی، آلوسی، ج 3، ص 190.

  • حیـدر کـرار

نظرات (۲)

سلام بزرگوار
وبلاگ جذاب، مفید بروزی دارید. خداوند بر توفیقات شما بیفزاید.
یاعلی
پاسخ:
ســـلام
ممنون
موفق باشید
یاعلی
باسلام.
لطفا تو هم مثل من بیا مطلبم را بخون و نظر بده!

عنوان مطلب: فضیلت روزه ماه رمضان
لینک مطلب: http://masira.ir/index.php?newsid=137

تک تک نظر ها را بررسی و حتما بازهم بهتون سر می زنم.
یاعلی
پاسخ:
ســـلام
موفق باشید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
|بر بال اندیشه|

» بـا قـرار دادن کـد لـوگـوی حمـایتی مـا در سایـت یـا وبـلاگ خود، ضمن یـاری در جهت گســترش عقــاید، زمیــنه آشنـایـی دیــگر کاربـران را بـا ایـن سایت فراهـم آوریـد.

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران