|بر بال اندیشه|

سلام خوش آمدید

۹۱ مطلب با موضوع «خاندان رسالت :: امیرالمؤمنین» ثبت شده است

پیامبر صلى اللَّه علیه و آله در بیش‏ از یک مورد بپا خاست و فرمود: «حاضران به غائبان برسانند».
امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: آنچه پیامبر صلى اللَّه علیه و آله در این باره فرموده در روز غدیر خم و در روز عرفه در حجة الوداع و در روز رحلتش بوده است! در آخرین خطبه ‏اى که آن حضرت ایراد فرمود نظر کن که فرمود: «من در میان شما دو چیز باقى گذاردم که تا به این دو تمسّک کرده‏اید هرگز گمراه نمى‏ شوید: کتاب خدا و اهل بیتم. خداوند لطیف خبیر به من وعده داده است که این دو از یک دیگر جدا نشوند تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند مانند این دو انگشت- که حضرت به دو انگشت سبّابه و وسط اشاره کردند- که یکى جلوتر از دیگرى است. به این دو تمسّک کنید تا گمراه نشوید و لغزش ننمایید. از ایشان جلوتر نروید و از آنها عقب نمانید، و به آنها چیزى یاد ندهید که از شما داناترند».

  • ۱ نظر
  • ۲۷ شهریور ۹۴ ، ۰۶:۳۳
  • حیـدر کـرار

با توجه به اینکه در تمامی منابع معتبر شیعه واقعه غدیر به طور کامل همراه با وقایع قبل و اتفاقات بعد از آن ذکر شده است از ذکر منابع شیعه در زمینه سند واقعه غدیر خودداری کرده و صرفا منابع اهل سنت را ذکر کردیم.

برای نمایش بزرگتر تصاویر بروی آنها کلیک کنید.



مشاهده سایر مدارک

دانلود پاورپوینت اسناد غدیر

دریافت با ذکر صلوات

  • ۶ نظر
  • ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۰۷:۰۰
  • حیـدر کـرار

دلالت «مولی» در حدیث غدیر بر معنای «سرپرست و اولی به تصرف» واضح و روشن است زیرا:

به چه دلیل کلمه مولی به معنای سرپرست است؟

دلالت «مولی» در حدیث غدیر بر معنای «سرپرست و اولی به تصرف» واضح و روشن است زیرا:

الف) ماده مولی (بر وزن مفعل) به این معنا است به شهادت کتب لغت:

لغت شناسان و کتاب‏های برجسته و ممتاز لغت، کلمه ولایت را به معنای سرپرستی، عهده‏ داری امور، سلطه، استیلا، رهبری و زمامداری معنا کرده ‏اند.

  • ۱ نظر
  • ۲۵ شهریور ۹۴ ، ۱۵:۵۱
  • havafer

سفر مهمی بود. آن قدر گران‌سنگ که هرکس می‌توانست باید می‌آمد و با گوش‌های خودش می‌شنید و با چشم‌های خودش می‌دید. سال دهم هجرت و حج آخر... شنیدند بزرگان، نوشتند کاتبان و بعد از آن گفتند حاضران به غایبان که خاتم پیامبران صلی الله علیه و آله گفت از قرآن، گفت از عترت، از حوض کوثر هم گفت؛ و بعد از جدایی‌ناپذیری قرآن و عترت تا کنار حوض کوثر و در حضور خود پیامبر، این را هم گفت. کلام تمام نشده بود. پیامبر صلی الله علیه و آله از هلاک نشدن هم گفت. از پیشی نگرفتن بر، از بازنماندن از قرآن و اهل‌بیتش گفت. و بعد خوش‌رنگ‌ترین و ماناترین صفحه‌ی روزگار آماده‌ی ورق خوردن شد؛ و این دست اراده‌ی خدا بود که صفحه را ورق می‌زد. دستی بالا رفت به نشانه‌ی بالا رفتن پرچمی. پرچم ولایتِ "مردی آن‌چنان مرد" که چشم دنیا و ما فیها را در تحیر فروگذاشت.

  • ۲ نظر
  • ۲۵ شهریور ۹۴ ، ۰۷:۲۸
  • حیـدر کـرار

http://s5.picofile.com/file/8142808684/i78er5lf.gif

همزمان با حلول ماه ذی الحجة فرشتگان، هفت آسمان را آذین بسته اند تا پیوند خجسته آب و آینه؛ ماه با خورشید؛ نور با نور را در عرش جشن بگیرند. بانوی آب، نگین آفرینش، در میان هلهله و شور، با جامه ای از نور، می رود تا در کوچه های مدینه همقدم و همسفر مردی به زلالی آینه، علی مرتضی گردد و محرم دلتنگی هایش شود. می رود تا معنی عشق را به اوج خود برساند و یازده یادگار از تبار علی علیه السلام را در جهان ماندگار کند. و وصلتی فرخنده و میمون را برای همیشه در اولین روز ذی الحجة در تاریخ ثبت نماید.

سالروز وصال خوشبوترین گل های گیتی و حلول ماه پر خیر و برکت ذی الحجة و اعیاد فرخنده آن  تبریک و تهنیت باد!

  • ۰ نظر
  • ۲۳ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۱۰
  • حیـدر کـرار

کتاب#جاذبه_و_دافعه_علی (علیه السلام)- صفحه 120 ....مردی محضر امیرالمؤمنین شرفیاب شد و گفت: آیا ممکن است طلحه و زبیر و عایشه بر باطل اجتماع کنند؟ شخصیت هایی مانند آنان از بزرگان صحابه ی رسول الله چگونه اشتباه می کنند و راه باطل را می پیمایند؟ آیا این ممکن است؟ علی در جواب سخنی دارد که دکتر طه حسین، دانشمند و نویسنده  مصری، می گوید: سخنی محکمتر و بالاتر از این نمی شود؛ بعد از آنکه وحی خاموش گشت و ندای آسمانی منقطع شد، سخنی به این بزرگی شنیده نشده است (علی و بنوه، ص 40). فرمود: سرت کلاه رفته و حقیقت بر تو اشتباه شده. حق وباطل را با میزان قدر و شخصیت افراد نمی شود شناخت. این صحیح نیست که تو اول شخصیتهایی را مقیاس قرار دهی و بعد حق و باطل را با این مقیاسها بسنجی: فلان چیز حق است چون فلان و فلان با آن موافقند و فلان چیز باطل است چون فلان و فلان با آن مخالف. نه، اشخاص نباید مقیاس حق و باطل قرار گیرند؛ این حق و باطل است که باید مقیاس اشخاص و شخصیت آنان باشند.

  • ۰ نظر
  • ۲۲ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۲۰
  • حیـدر کـرار

http://s6.picofile.com/file/8209743400/index.jpg

مسجد احمد ابن طولون سومین مسجد ساخته مسلمانان در مصر و یکی از بزرگ‌ترین مساجد کهن جهان اسلام که به فرمان احمد بن طولن در ناحیه القطایع در حومه فسطاط بر روی جبل یشکر برپا گردید.

کندی گوید: احمد ابن طولن در ۲۵۹ ق دستور داد تا مسجد جامعی بسازند و نیز می‌گوید در ۲۶۴ ق ساختمان آن آغاز و در ۲۶۶ ق پایان گرفت، اما به گفته کرسول ساختمان آن در ۲۶۵ ق پایان یافته است و وجود کتیبه‌ای بر یکی از جرز‌های سمت قبله مسجد تاریخ برپایی بنا در رمضان ۲۶۵ است و وجود کتیبه‌ای بر یکی از جرز‌های سمت قبله مسجد که حاوی تاریخ بر پایی بنا در رمضان ۲۶۵ است، این مطلب را تاکید می‌کند.

  • ۰ نظر
  • ۱۱ شهریور ۹۴ ، ۰۷:۲۵
  • حیـدر کـرار

نهج البلاغه کتابى دینی به زبان عربی است که توسط شریف رضى، محمد بن ابو احمد حسین هاشمى علوى جمع آوری و گزیده سخنان امیرالمؤمنین على‌ بن‌ ابیطالب (علیهما السلام) در آن گنجانده شده است. این کتاب ارزشمند که در سال 400 هجری تالیف شده با گذشت بیش از هزار سال نه تنها از ارزش‌ آن کاسته نشده، بلکه به حیات معنوی و درخشان خود ادامه داده است.

علمای اهل سنت و شیعه از روی این کتاب ارزشمند تفسیرها نوشتند و برای بیان مطلبی به آن استناد کردند، ولی از جایی که وهابیون و تکفیری‌ها همیشه تیغ تیزشان را به سمت شیعیان نشانه رفته‌اند، برای کاستن از ارزش این کتاب شریف شبهات فراوانی وارد کرده و بارها دست به قلم شدند. آیت‌الله سید جمال الدین دین پرور رئیس بنیاد بین‌المللی نهج البلاغه در گفت‌وگو با خبرنگار فارس به تبیین این شبهات و اقدامات صورت گرفته در زمینه پاسخگویی به آنها پرداخت.

  • ۰ نظر
  • ۱۸ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۱۸
  • حیـدر کـرار

http://s3.picofile.com/file/8204218626/gdbmxx5a.jpg

«سیّد رضى» (رحمه الله) در ذیل خطبه شقشقیه چنین مى گوید: بعضى گفته اند هنگامى که کلام امیرمۆمنان (علیه السلام) به این جا (یعنی ارزش دنیای شما در نظر من از آب بینی یک بز کمتر است) رسید مردى از «اهل عراق» برخاست و نامه اى به دست آن حضرت داد (گفته شده که در آن نامه سۆالاتى بود که تقاضاى جواب آنها را داشت). امام على (علیه السلام) مشغول مطالعه آن نامه شد. و هنگامى که از خواندن آن فراغت یافت «ابن عباس» عرض کرد: «اى امیرمۆمنان چه خوب بود خطبه را از آن جا که رها فرمودید ادامه مى دادید»!
امام علی (علیه السلام) در پاسخ او فرمود: هیهات اى ابن عباس! این سوز درونى بود که زبانه کشید و سپس آرام گرفت و فرو نشست (و دیگر مایل به ادامه آن نیستم).

  • ۰ نظر
  • ۱۳ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۲۰
  • حیـدر کـرار

http://s3.picofile.com/file/8204225284/kkxwga1s.jpg

چنانچه معنای ولایت به طور صحیح و دقیق مورد توجه قرار گیرد پاسخ سؤال شما نیز روشن می شود، واژه "ولایت" و "مولى" از ماده "ولى" گرفته شده و اهل لغت معانى گوناگون را براى آن برشمرده ‏اند: مالک، عبد، معتِق (آزاد کننده) معتَق (آزاد شده)، صاحب (همراه)، قریب (مانند پسر عمو)، جار (همسایه)، حلیف (هم پیمان)، ابن (پسر)، عمّ (عمو)، ربّ، ناصر، منعِم، نزیل (کسی که در جایى سکنى گزیند) شریک، ابن الاخت (پسر خواهر)، محبّ، تابع، صهر (داماد)، اولى بالتصرف (کسى که از جهاتى بر تصرف در امور شخصى دیگرى، از خود او شایسته ‏تر است). [1]

  • ۰ نظر
  • ۱۱ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۵۰
  • حیـدر کـرار

http://s6.picofile.com/file/8203621434/sun_300x225.jpg

از حوادث سال هفتم و به دنبال جنگ خیبر، داستان رد شمس است که فضیلت بزرگ دیگرى را براى امیرمؤمنان على (علیه السلام) در بردارد؛ این معجزه دوبار در زندگی حضرت علی (علیه‎السلام) اتفاق افتاده است و هر دو واقعه را از کتاب ارشاد شیخ مفید نقل می‎کنیم.(1) ذکر این نکته قابل توجه است که نماز عصر حضرت علی (علیه‎السلام) قضا نشده بود چرا که همه ذکر کرده‎اند که نزدیک غروب آفتاب بوده است.

  • ۰ نظر
  • ۱۰ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۴۰
  • حیـدر کـرار

http://s3.picofile.com/file/8201447842/7c11318975870f162cddb95bcb02bb25.jpg

یک زائر عراقى کهنسال که براى درمان چشمان خود قصد سفر به ایران را داشت ساعاتى پیش از سفر در پیشگاه بارگاه مطهر حضرت امام علی (علیه السلام) شفا یافت.

«جبار حسین الزبیدى» شهروند ۷۱ ساله عراقى از اهالى شهرستان الخالص در استان دیالى به منظور درمان بینایى خود در ایران به شهر نجف آمد تا از طریق فرودگاه نجف به ایران سفر کند. وى ساعاتى پیش از رفتن به فرودگاه براى زیارت و عرض ارادت به حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) به بارگاه مطهر شرفیاب شد اما در کمال ناباوری کرامت و عنایت حضرت امیر شامل این زائر با ایمان شد و چشمانش به برکت این امام بزرگوار شفا یافت.

  • حیـدر کـرار

"اریک ماتسون" شرق شناس و عکاس امریکایی که سال ها در عراق و شام فلسطین به تحقیق و پژوهش در تاریخ اسلام پرداخت در سال 1932 سفری به نجف و کربلا انجام داد تا از شهرهای مقدس شیعیان عکاسی کند. درست در همین تاریخ کشور عراق پس از 12 سال قیومیت دولت بریتانیا رسما مستقل شد. این کشور از سال 1535 در تصرف امپراتوری عثمانی بود تا اینکه پس از جنگ جهانی اول و شکست عثمانی این کشور به تصرف ارتش بریتانیا درآمد و در سال 1916 به موجب موافقت‌نامه "سایکس-پیکوت"تحت قیومیت بریتانیا شد.

  • حیـدر کـرار

هنگامى که پیامبر اسلام (صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله) تصمیم گرفت مهاجرت کند، براى اداى قرض خود و تحویل دادن امانت‌هایى که نزد او بود، امیرالمؤمنین (علیه‌ السلام) را به جاى خویش قرار داد و شب هنگام که مى‌خواست به سوى غار ثور برود و مشرکان اطراف خانه او را براى حمله به او، محاصره کرده بودند، دستور داد امیرالمؤمنین (علیه‌ السلام) در بستر او بخوابد و پارچه سبز رنگى (برد حضرمى) که مخصوص خود پیامبر (صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله) بود روى خود بکشد، در این هنگام خداوند به «جبرئیل» و «میکائیل» وحى کرد که من بین شما برادرى ایجاد کردم و عمر یکى از شما را طولانی‌تر قرار دادم، کدام یک از شما حاضر است، ایثار به نفس کند و زندگى دیگرى را بر خود مقدم دارد؛ هیچ‌کدام حاضر نشد دیگری را بر خود مقدم کند. به آن‌ها وحى شد، اکنون امیرالمؤمنین (علیه‌ السلام) در بستر پیامبر (صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله) خوابیده و آماده شده جان خویش را فداى او سازد، به زمین بروید و حافظ و نگهبان او باشید.

  • ۰ نظر
  • ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۰۷:۰۹
  • حیـدر کـرار

تمام شیعیان و برخی از اهل سنت معتقدند که خطبه شقشقیه کلام امام امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) است. این خطبه در کتاب‌های مختلفی – گاه با ذکر سند و گاه بدون آن - نقل‌ شده و برخی از منابع پیش از سید رضی نیز آن‌را نقل کرده‌اند، در نتیجه می‌توان اطمینان یافت که سید رضی پدیدآورنده این گفتار نبوده و قبل از او نیز این روایت – شاید با تفاوت‌های جزئی - وجود داشته است.
سلسله سندهای مختلفی نیز برای این خطبه ذکر شده است. چه کسانی که قبل از سید رضی می‌زیستند، و چه بعد از او. اما در مورد محتوای خطبه شقشقیه، باید گفت دلالت این خطبه بر غصب خلافت و همچنین شایستگی علی (علیه السلام) بر این مقام بسیار واضح است و همین موضوع منجر به آن شده تا تلاش شود اصل صحت این نقل زیر سؤال رود!

  • ۰ نظر
  • ۱۶ خرداد ۹۴ ، ۱۴:۲۴
  • حیـدر کـرار

جرج سمعان جرداق نویسنده و شاعر و نمایشنامه نویس مسیحی لبنانی:

عده ای از مردم کشورهای حوزه خلیج فارس و مصر به من پیشنهاد می کردند که مثلا در مورد عمر و یا دیگران بنویسم، اما من نپذیرفتم؛ نه به این خاطر که بخواهم بگویم عمر و یا کس دیگری بد است، بلکه من پس از علی علیه السلام کسی را شایسته نوشتن ندیدم و تصمیم گرفتم که جز در مورد علی علیه السلام ننویسم... انقلاب علی علیه السلام انقلاب انسانی، اجتماعی، فکری و فرهنگی بود و در آن بین دو جبهه فسق و قتل و قاچاق انسان و برده و مرگ از یک طرف و جبهه دین و رحمت و عدالت و انسانیت و آزادی و حیات فاصله‌های زیادی بود. موظف شدم که جبهه علی را که خالص ترین جبهه‌ها است، مورد بررسی و تحلیل قرار دهم. این جبهه راه را برای من روشن کرد و چراغ راهم شد.

  • ۱ نظر
  • ۱۵ خرداد ۹۴ ، ۱۹:۵۴
  • حیـدر کـرار

دل و دین و عقل و هوشم همه را نجات دادی     و فتحت باب صدری و سکنت فی بلادی
آتشــی به جانـــم افتـــاد که غایتـــی نـــدارد     هی نـار حـب حیـدر التـی ملـت فــؤادی
گرچه از جهــان بریــدم به نگــاهت آرمیـــــدم     لیتنی اکون دوما لک خــالص الـــــودادی
عاشــقان درگــه تـو بـه هــوای روی مــــاهت     یسهرون لیـلة القــدر و یبسطوا الأیـادی
آنچه از کمـال وصفت بنویــسم این روا نیست     لـک کـل مـا بأحمـد لـک کـل مـا بهــادی
ابـن عــم مصطفــایی کـه زنصــرتش نشایــــد     انـــت انّیــت بــآنٍ و عملـــت بالعنــــادی
مـــرد قتلگــــاه و جنگی بـــه احـــد نـدا بـرآمد     لا فتی الا علیــــا نُصرتـــاً علـی الأعادی
منــکران روز خــم را به چــه واژه ای بخــــوانم     انـــهم جنــــود کفـــر و لنـــارهم وقــادی
ابن ملجم که به فرقت ضربـه ای زکین می زد     جبرئیـــل کـــان یبکی و مکبـــرا ینــــادی
که ستون هر هدایـت به اشـاره ای فرو ریخت     حین ذا انتهی علـــی بجنایة المــــرادی
دست او بریــده بادا که چنین جنایتی کــــــرد     و بقــی بنـار ربـــه لیــــکون کالـــــرمادی
علــی ای همای رحمت تو چه آیتی خــــدا را     التی بـها وعـدنا و بـها نـری المعـــــــادی
شأن تو نوشتنی نیست که من نوشته باشم
    انت فـوق کـــل شـأن و علیـک اعتمادی
حیدرا قسم به جـاهت که تظاهـری نکــــــردم     هذا کـــل ما احســه بخــالص اعتقــادی

ابوعلی المالکی_شهرچمران

  • ۰ نظر
  • ۱۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۷:۳۶
  • حیـدر کـرار

از "عبد اللَّه بن عباس" چنین نقل شده: که روزى در کنار چاه زمزم نشسته بود و براى مردم از قول پیامبر (صلی الله علیه و آله) حدیث نقل مى‏ کرد، ناگهان مردى که عمامه ‏اى بر سر داشت و صورت خود را پوشانیده بود نزدیک آمد و هر مرتبه که ابن عباس از پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله) حدیث نقل می کرد او نیز با جمله" قال رسول اللَّه" حدیث دیگرى از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل مى‏ نمود. ابن عباس او را قسم داد تا خود را معرفى کند، او صورت خود را گشود و صدا زد اى مردم! هر کس مرا نمى‏ شناسد بداند من ابوذر غفارى هستم با این گوشهاى خودم از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شنیدم، و اگر دروغ مى‏ گویم هر دو گوشم کر باد، و با این چشمان خود این جریان را دیدم و اگر دروغ مى‏ گویم هر دو کور باد، که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: "علىٌّ قائد البررة و قاتل الکفرة منصور من نصره مخذول من خذله‏"، على (علیه السلام) پیشواى نیکان است، و کشنده کافران، هر کس او را یارى‏کند، خدا یاریش خواهد کرد، و هر کس دست از یاریش بردارد، خدا دست از یارى او برخواهد داشت.

  • ۰ نظر
  • ۱۸ فروردين ۹۴ ، ۱۶:۲۵
  • حیـدر کـرار

دریافت                    مدت زمان: 1 دقیقه و 16 ثانیه

کلیپی دیدنی از شوخی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلامـ با حضرت زهراء علیها سلامـ الله

  • ۰ نظر
  • ۰۱ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۲۸
  • حیـدر کـرار
ما نماز را جزء می دانیم!!

دریافت                   مدت زمان: 1 دقیقه و 16 ثانیه

  • حیـدر کـرار

http://s4.picofile.com/file/8167655526/%DB%8C%D8%A8%D8%B5.jpg

ابوجعفر محمدن بن حبیب – رحمت خدا بر او باد – در کتاب موسوم به «امالی» می نویسد: ابوطالب (علیه السلام) هر گاه رسول خدا (صلوات الله علیه و آله) را می دید، به گریه می افتاد  می گفت: «وقتی او را می بینم، خاطره ی برادرم برایم زنده می شود» و عبدالله – پدر پیامبر – برادر پدری و مادری ابوطالب (علیه السلام) بود و ابوطالب (علیه السلام) و نیز عبدالمطلب شدیداً نسبت به او علاقه مند و دلسوز بودند. ابوطالب (علیه السلام) به شدت از این که خوابگاه پیامبر شناسائی شود و بر ابوطالب (علیه السلام) شبیخون آرند، می هراسید. از این رو، شبها علی (علیه السلام) را به جای او در بستر می خواباند. یکشب علی (علیه السلام) گفت: «ای پدر ممکن است من کشته شوم.» ابوطالب (علیه السلام) به او گفت: فرزندم، صبر کن که صبر شایسته تر است و هر زنده ای به سوی مرگ بازخواهد گشت همانا که ترا بذل این راه نمودیم و بلا و آزمایش بسیار سخت است آزمایش در راه دست و فرزندش – عبدالله و پیامبر – هر زنده ای اگرچه از زیادی عمر خسته شود سرانجام طعم مرگ را خواهد چشید علی (علیه السلام) در پاسخ پدر گفت: آیا مرا به صبر و پایداری در یاری احمد (صلوات الله علیه و آله) – پیامبر – فرمان می دهی؟ حال آنکه به خدا سوگند آنچه را که گفتم از سر ترس نبود ولی دست داشتم که یاری ام را ببینی و بدانی که  همواره مطیع و  فرمانبر تو هستم زود باشد که در راه خدا برای یاری احمد (صلوات الله علیه و آله) -پیامبر هدایت و ستوده در کودکی و نوجوانی – بکوشم 1

  • حیـدر کـرار

http://s5.picofile.com/file/8161425118/%D8%A7%D9%84%D8%B3%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C.jpg

بسم الله الرحمن الرحیم

آنچه دراین کتاب از سخنان مولا امیرالمؤمنین (علیه‌ السلام) به ثبت رسیده بی شک – پس از کلام خداوند متعال و پیامبر برگزیده وی (صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله) – در اوج و قله‌ی کلام قرار دارد. چرا که در آن روش فطری تفکر و تامل در جهان هستی و واقعیت‌های آن بیان گردیده است. همچنین اصول دین اسلام و معارف آن و حکمت‌های زندگی و سنت‌هایی که برپایه‌های آن زندگانی بشر بنا شده است، تبیین گشته است و نیز راه‌های تزکیه‌ی نفس و پرورش آن و اهداف شریعت و احکامی که برپایه آنها بنیان گذاشته شده توضیح داده شده است. همچنین آداب حکومت‌داری و شرایط و شایستگی‌های مربوط به آن و آموزش روش حمد و ثنای خداوند و دعا و راز و نیاز در برابر وی و معارف بسیار دیگری بیان گردیده است.
  • حیـدر کـرار

http://s5.picofile.com/file/8159299168/343618_65F6vpT4.jpg
یکی از داستان‎های مهم زندگی پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ ماجرای عظیم هجرت او و یارانش از مکّه به مدینه است، چنان که قرآن در سوره انفال آیه 30، و سوره بقره آیه 207 به این مطلب اشاره کرده است، که خلاصه‎اش چنین است: هنگامی که مسلمانان در مکّه در فشار و آزار شدید مشرکان قرار گرفتند، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ، مسلمانان را به هجرت به مدینه دستور داد، مشرکان احساس خطر شدید کردند... و با خود گفتند: هجرت مسلمانان به مدینه موجب تشکّل آنها در مدینه شده، و در آینده نزدیک، کار را بر ما سخت خواهد کرد. سران آنها در «دار النَّدوَه» مجلس شورای خود اجتماع کردند، و هر کدام در مورد جلوگیری از اسلام و دعوت پیامبر، پیشنهادی نمودند، چنان که در آیه 30 سوره انفال به این توطئه، اشاره شده است.در این زمان بود که ابلیس خود را به شکل یه پیرمرد مسن درآورده و به مجلس وارد شد و پیشنهاد خود را مطرح کرد

  • حیـدر کـرار

http://s5.picofile.com/file/8159298750/91_10_20_rabi.jpg

ماه ربیع الاول آغاز شده است؛ ماهی که در آن حوادث تاریخی مهمی اتفاق افتاده؛ که از آن جمله، حادثه مهم و تاریخی لیلة المبیت، هجرت حضرت محمد صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه، ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام جعفر صادق علیه السلام، ازدواج حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم با حضرت خدیجه علیها السلام، آغاز امامت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه و هلاکت یزید بن معاویه علیهما لعنة الله از جمله حوادث فرخنده این ماه است. همچنین غزوه بنی نضیر در سال چهارم هجری، صلح امام حسن مجتبی علیه السلام با معاویه ملعون در سال 41 قمری، شهادت حضرت امام حسن عسگری علیه السلام در سال 260 قمری، واقعه احراق مکه در هنگام جنگ یزید با عبدالله بن زبیر در سال 64 قمری، حادثه صاحب زنج و قتل 300 هزار نفر از مردم بصره به دست موفق عباسی در سال 258 از دیگر حوادث مهم ماه ربیع الاول است.

  • حیـدر کـرار

http://s5.picofile.com/file/8154722700/ayna_ammar.jpg

9 صفر سالروز شهادت عمار یاسر تسلیت باد

گفتار قاطع عمّار در مجلس مشورت برای جنگ:
هنگامی که امیرمؤمنان علی علیه‌السلام در کوفه تصمیم گرفت که برای سرکوبی معاویه و سپاه او به سوی صفّین حرکت کند، مهاجران و انصار را که با آن حضرت بودند، طلبید و با آن‌ها درباره‌ی جنگ با معاویه به مشورت پرداخت و از آن‌ها نظرخواهی کرد. آن‌ها هر کدام جداگانه برخواستند و نظر خود را بیان نموند. عمّار یاسر نیز در میان آن جمع بود و برخاست و پس از حمد و ثنای الهی چنین گفت: "ای امیرمؤمنان! اگر می‌توانی حتی یک روز به دشمن مهلت ندهی، این کار را انجام بده. ما را قبل از آن‌که آتش دشمنان بدکار شعله‌ور گردد و برای دوری و جدایی از ما هم‌رأی شوند، همراه خود روانه‌ی جبهه کن. آن‌گاه مخالفان را به سوی راه هدایت و رشد فراخوان. اگر پذیرفتند که سعادتمند شده‌اند وگرنه، ناگزیر با آن‌ها می‌جنگیم. فَوَاللهِ اِنَّ سَفْکَ دِمائِهِمْ، وَالْجِدَّ فی جِهادِهِمْ لَقُربَهٌ عِندَاللهِ وَ کَرامَهٌ مِنْهَ: سوگند به خدا! قطعاً ریختن خون آن‌ها و تلاش برای جهاد و نبرد با آن‌ها، موجب تقرّب و کرامت در پیشگاه الهی خواهد بود."

  • حیـدر کـرار

http://s5.picofile.com/file/8154710942/IMAGE635045836005468750.jpg

پیامبر به سوی «سِدْرَةُ الْمُنْتَهی‏» می‏رود.

آیا «سدره منتهی» را می‏شناسی؟

درخت بزرگی که در ملکوت اعلی است و هزاران فرشته در اطراف آن هستند.

اما چرا این درخت را به این نام می‏خوانند؟

چون این درخت آخرین ایستگاه است!

پیامبران و فرشتگان تا اینجا بیشتر نمی ‏توانند جلو بیایند.[1] به این درخت که برسی، هر کس که باشی باید متوقف شوی!

اینجا آخر خط است.

  • حیـدر کـرار

8 صفر سالروز رحلت سلمان محمدی تسلیت باد

اصبغ بن نباته می گوید: همین که سلمان از دنیا رفت و هنوز ما جنازه ی او را از قبرستان برنداشته بودیم، ناگهان مردی را سوار بر استر دیدیم که خیلی غمگین بود. از استر پیاده شد و بر ما سلام کرد و ما جواب سلام او را دادیم، گفت: «در مورد غسل و نماز وکفن و دفن جنازه ی سلمان، جدیت و شتاب کنید.» ما او را کمک کردیم، او برای حنوط و کفن و دفن، کافو آورده بود. به دستور او آب آوردیم، او جنازه سلمان را غسل داد و کفن کرد و نماز بر جنازه خواندیم و جنازه را دفن نمودیم. آن مرد، امیرمؤمنان علی علیه السلام بود که خودش لحد قبر سلمان را چید و قبر را پوشانید. حضرت علی (علیه السلام) در آخر کار با دست خود بر روی قبر سلمان شعر زیر را نوشتند:

و فدت علی الکریم بغیر زاد *** من الحسنات والقلب السلیم
و حمل زاد اقبح کل شیء *** اذا کان الوفود علی الکریم
بدون هیچ زاد و توشه ای از حسنات و قلب سلیم بر شخص کریمی وارد شدم و در پیشگاه کریم بردن زاد و توشه زشت ترین کار است.
  • حیـدر کـرار

http://s5.picofile.com/file/8146901984/8lvmlw8r.jpg

شبکه «کلمه» با بیان آنچه شیعیان معتقدند با مفهوم آیه تطهیر فرق دارد، بیان می کند از منظور از اهل بیت در آیه ی 33 سوره احزاب همچنان که از آیه های قبل و بعد از آن فهمیده می شود همسران پیامبر صلی الله علیه و آله می باشد و اگر مفهوم این آیه دلیل بر عصمت ائمه اطهار علیهم السلام بوده، باید ارتباطی بین قبل از بعد از ایه پیدا شود که این طور نیست.
این شبکه همچنین ،درباره ی تفسیر ایاتی همچون آیه ی زکات می گوید: این آیه شامل همه ی کسانی می ود که در زمان خود با خضوع و خشوع نسبت به پرداخت دیون خود اقدام و با این کار، دل مرمنین را شاد می کنند.
این شبکه ضمن اشتباه دانستن تفسیر شیعیان که شأن نزول این آیه را درباره ی حضرت علی علیه السلام می دانند (که در هنگام نماز و در حالت رکوع انگشتر خود را به فقیر داد) عنوان می دارد: این آیه هیچ ارتباطی به حضرت علی علیه السلام ندارد و می تواند شامل همه ی مؤمنینی باشد که خاضع و خاشع هستند و انفاق می کنند.

  • حیـدر کـرار

http://s5.picofile.com/file/8146717776/01z0p4w0.jpg

اگر امام علی علیه السلام در نمازشان متوجه بیرون آوردن تیر از پایشان نمی شوند پس چطور به فقیر انگشتر می دهند و متوجه او می شوند؟

خلاصه ی جواب این است که:
اولاً: نماز و عبادت علی علیه السلام و هم انفاق و تصدّق او برای خدا بود. چه مانعی دارد که علی علیه السلام غرق نماز باشد و صدای سائل به گوشش برسد و برای رضای خدا، در وسط نماز انفاق کند. علاوه بر آن، خداوند مقدّر کرده بود که چنین اتفاقی رخ دهد، تا آیه ولایت نازل شود و جانشینی حضرت علی علیه السلام به خلافت، به گوش همه مردم برسد.
ثانیا: حالات عرفانی معصومین علیهم السلام با هم فرق می کند. آن ها در نماز همیشه یک سان نبوده اند. گاهی معصومین علیهم السلام چنان غرق در عبادت بودند که اصلاً توجهی به این عالم نداشتند، همانند برخی حالات امیرمؤمنان علیه السلام و امام سجاد علیه السلام و گاهی هم با حفظ حضور قلب، به عالم ماده نیز توجه داشته اند. روزی پیامبر صلی الله علیه و آله نماز جماعت را زودتر از سایر روزها به پایان رساند. برخی علت این کار را جویا شدند. آن حضرت فرمود: آیا گریه کودک را نشنیدید؟ من نماز را زودتر از روزهای دیگر به پایان رساندم تا (مادر) بچه اش را ساکت کند. [1]

  • حیـدر کـرار

http://s5.picofile.com/file/8144842726/1391137_1484247415180111_1186340302_n.jpg

18 ذیحجه سالروز منصوب شدن علی بن ابی طالب علیه السلام به امیرمؤمنان بر همگان مبارک باد!

عمر بن خطاب میگوید: علی (علیه صلوات الله تعالی) دارای دوازده امتیاز است که یکی از آنها در احدی نیست که اگر یکی از آنها برای من بود سر مباهات به آسمان می افراشتم:
1. در خانه کعبه متولد شد 
2. اسم او در آسمان تعیین شد
3. همسرش دختر رسول خدا و بهترین زنان عالم بود
4. پسرانش بهترین خلق خدا بودند
5. عقد او در آسمان بسته شد
6. عاقد او خدا بود 
7. در حین تولد به صورت پیغمبر متبسم گشت و آیات الهی را قرائت نمود
8. لقب امیرالمؤمنین را از خدا داشت و مختص او شد 
9. احدی بر فصاحت و بلاغت او نبود 
10. اشجع الناس بود 
11. قضاوتش بی بدیل
12. عبادتش بی مثال بود

(ذخایر العقبی فی مناقب ذو القربی ص 77)

  • حیـدر کـرار

http://s5.picofile.com/file/8144848626/10414023_696122743782654_835904959_n.jpg

مجموعه روایت های تصویری حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیهما السلام

به مناسبت دهه ولایت و امامت

  • حیـدر کـرار

http://s5.picofile.com/file/8143781134/IMG13141057.jpg

حجت الاسلام قرائتی با اشاره به علل رویگردانی مردم از حضرت علی علیه السلام پس از واقعه غدیر خم گفت: چطور می شود 10 هزار نفر سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد ولایت حضرت علی علیه السلام بشنوند و ظرف 2 ماه همه به ایشان پشت نهند؟

بر طبق آیات قرآن می توان گفت:

جایگاه پسر پیامبر، نسبت به دیگران بالاتر است و در قرآن کریم به داستان حضرت یوسف اشاره شده که در مقام فرزند رسل الهی بود اما برادرانش به او پشت کردند.

*در واقعه غدیر خم حضرت علی علیه السلام پسر پیامبرصلی الله علیه و آله نبود پس عجیب نیست که مردم از ایشان روی برگردانند. همچنین حضرت یوسف علیه السلام نسبت برادری با کسانی داشت که او را در چاه انداختند اما حضرت علی علیه السلام هیچ نسبت خویشاوندی با مردم آن زمان نداشت. از طرفی حضرت یوسف علیه السلام هیچ بدی به برادران خود نکرده بود اما با او چنین کردند در مقابل حضرت علی علیه السلام پدران کافر برخی از آن مردم را کشته بود پس جای تعجب ندارد که کینه در دل داشته باشند و ولایت حضرت علی علیه السلام را قبول نکنند.

  • حیـدر کـرار

http://s5.picofile.com/file/8143494876/1171001_547028658731670_1641835763_n_1.jpg

دومین روز اقامت پیامبر صلی‌ الله علیه و آله در مکّه قبل از عزیمت به عرفات است. امیرالمؤمنین علیه السلام نیز به مکّه آمده و از اعمال طواف و نماز و سعی فارغ شده‌اند. بعد از دیدار پیامبر صلی‌ الله علیه و آله، امیرمؤمنان علیه السلام نزد سربازان و همراهان خود بر می‌گردند تا آنان را برای رسیدن به مکّه فرماندهی کنند. آن حضرت در سفر خود به یمن مأموریت داشتند تا بخشی از جِزیة مسیحیان نجران را، در قالب یک هزار دست لباس، از ایشان تحویل بگیرند و همراه بیاورند.

امیرمؤمنان علیه السلام هنگامی که برای دیدار با پیامبر خدا صلی الله علیه و آله، لشکرِ خویش را در نزدیکیِ مکّه گذاشته، خود به نزد پیامبر می‌شتابند، آن لباس‌ها را به جانشین موقت خود می‌سپارند؛ اما در بازگشت، متوجّه می‌شوند که لباس‌ها در میان سربازان تقسیم شده و آنها را به عنوان لباس احرام برتن کرده‌اند!

  • حیـدر کـرار

اصبغ بن نباته روایت کرد که امیرالمؤمنین در بلندى هاى کوفه براى (برآوردن حاجات) مردم مى نشست. روزى به افرادى که در اطراف آن جناب بودند فرمود: کدام یک از شما آن چه را که من مى بینم مى بیند؟ گفتند: اى چشم بیناى خدا در میان بندگانش ، چه چیزى را مى بینى؟ فرمود: شترى را مى بینم که جنازه اى را حمل مى کند و مردى را مى بینم که شتر را مى راند و مرد دیگرى زمام آن را مى کشد و به زودى بعد از گذشت سه روز بر شما وارد مى شوند. وقتى روز سوم فرا رسید، آن دو مرد به همراه شتر در حالى که جنازه اى بر روى آن بسته شده بود، وارد شدند و بر جماعت سلام کردند. امیرالمؤمنین علیه السلام بعد از احوال پرسى از آنها پرسید: شما کى هستید و از کجا مى آیید و این جنازه کیست و براى چه آمده اید؟ عرضه داشتند: ما از اهل یمن هستیم . اما این میت پدر ماست و هنگام مرگ به ما وصیت کرد و گفت: وقتى که مرا غسل دادید و کفن نمودید و بر من نماز خواندید، مرا به این شترم سوار کنید و به جانب عراق ببرید و در بلندى هاى کوفه دفن نمایید. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: آیا از او سؤ ال کردید براى چه، چنین کنیم؟ گفتند: آرى از او پرسیدیم و او پاسخ داد که در آن جا مردى دفن مى شود که اگر در روز قیامت تمام اهل محشر را شفاعت نماید، شفاعتش پذیرفته مى شود. امیرالمؤمنین علیه السلام برخاست و فرمود: راست گفته. به خدا سوگند آن مرد من هستم (من به خدا سوگند آن مرد هستم)1

جهت دانلود فایل های صوتی و تصویری فضایل به ادامه مطلب بروید

  • ۰ نظر
  • ۱۲ مرداد ۹۳ ، ۱۵:۰۶
  • حیـدر کـرار

حضرت علی علیه السلام در بعضی اوقات از مصائب و گرفتاریهای آیندگان خبر می داد و راه درمان ابتلائات آنها را گوشزد می کرد. علی علیه السلام فرمود: زمانی بر مردم خواهد آمد که چند گناه بزرگ و عمل زشت در بین آنها پدید می آید.

1- کارهای زشت آشکار می گردد و معمولی می شود. 2- پرده های عفت و شرم پاره می گردد. 3- زنا کاری و تجاوزهای ناموسی علنی می شود. 4- مالهای یتیمان را حلال می شمارند و می خورند. 5- رباخواری شیوع پیدا می کند. 6- در کیل و وزنها، کم و کاست می کنند. 7- شراب را به اسم نبیذ حلال شمرده و می خورند. 8- رشوه را به عنوان هدیه و شیرینی می گیرند. 9- به نام امانت داری خیانت می نمایند. 10-مردها خود را به شکل زنان و زنان خویش را به صورت مردها درمی آورند. 11- به احکام و دستورات نماز بی اعتنائی می کنند. 12- حج خانه خدا را برای غیر خدا (برای ریا و یا تجارت) بجا می آوردند.

  • ۰ نظر
  • ۱۱ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۴۷
  • حیـدر کـرار

در نماز از پای تو تیر می کشند و عین خیالت نیست! تازه می پرسی این خون ها روی سجاده چیست؟! ولی وقتی من به نماز می ایستم گویا تیر بارانم می کنند این قدر درد آورست برایم شاید هم بیشتر! اصلا عین خیالم نیست که یعنی نماز می خوانیم/بلا به نسبت!

علی جان/رکوردِ بندگی خدا را/شکاندی تو/ولی جای دسته گل/مردم شمشیر بر سرت گذاشتند

  • حیـدر کـرار

شهادت به ولایت حضرت علی علیه السلام «اشهد ان علیا ولی الله» هیچ گاه جز اذان نبوده است. فقها نیز در کتاب های فقهی خود, یادآور شده اند که نبایستی کسی این شهادت را به نیت جز اذان بگوید. ولی مستحب است که انسان به دنبال شهادت به رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله این شهادت را نیز ذکر کند; و آن را جز اذان به حساب نیاورد. سید اسماعیل مرعشی در کتاب «اهمیت اذان واقامه و سومین شهادت», دو حدیث را از کتاب «السلافة فی امر الخلافة» که اثر محقق و دانشمند بزرگ اهل سنت شیخ عبدالله مراغی مصری است نقل می کند و از این دو حدیث برمی آید که شهادت سوم از زمان رسول خدا وجود داشته است.
1- سلمان فارسی در عصر پیامبر در اذان و اقامه بعد از گواهی به یکتایی خدا و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله به ولایت امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز شهادت می داد. یکی از اصحاب به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد: «ای رسول خدا, امروز موضوعی را شنیدم که قبلا نشنیده بودم. پیامبر فرمود: آن موضوع چیست؟ او عرض کرد: سلمان اذان می گفت. شنیدم او بعد از گواهی به یکتایی خدا و رسالت پیامبر (شهادتین) به ولایت علی علیه السلام گواهی داد (این ماجرا بعد از حجة الوداع و ماجرای غدیر رخ داده)». پیامبر فرمود: «سمعتم خیرا; چیز خوبی شنیده اید».

برچسب مربوط: اشهد ان علیا ولی الله، شهادت ثالثه، پیامبر اکرم و شهادت به ولایت حضرت علی در اذان

  • حیـدر کـرار

خدایا تو را سپاس که مولایم ((علی علیه السلام است)))

13 رجب سالروز ولادت مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی علیه السلام و روز پدر به تمامی شیعیان تبریک و تهنیت باد!!

اى مردم! در طریق هدایت از کمى پویندگانش وحشت نکنید، زیرا مردم گرد سفره‏اى اجتماع کرده‏اند که سیرى آن کوتاه و گرسنگى آن بس طولانى است. اى مردم! رضایت و نارضایتى (نسبت به عملى از اعمال) موجب وحدت مردم (در کیفر و پاداش) مى‏شود (مگر نمى‏ دانید) ناقه ثمود را تنها یک نفر پى کرد؛ امّا کیفر و عذاب الهى آن، همه قوم ثمود را فرا گرفت، زیرا همگى به عمل آن یک نفر راضى بودند. خداوند سبحان مى ‏فرماید: «فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُوا نَادِمِینَ»؛ آن قوم ناقه را پى کردند و سرانجام (هنگام نزول بلاى فراگیر) پشیمان شدند و طولى نکشید سرزمین آنان همچون آهن گداخته‏اى که در زمین نرمى فرو رود با صداى وحشتناکى فرو رفت.

  • ۰ نظر
  • ۲۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۲:۰۲
  • حیـدر کـرار

 

  • حیـدر کـرار


نگـاره‌ صحنـه‌ای از غـدیـر خـم منسـوب به کتـاب الآثـــار البـاقیــة عن القــرون

الخـالیـــة متـعلق به بیـرونی در کتـــابخانـه دانشگــــاه ادینبورگ انگلستــان

تالیف رسالات گوناگون، جان شیفته وى را خشنود نساخت. لذا بر آن شد، مدینه فاضله اسلامى را به  امت اسلامى عرضه دارد و داستان سال دهم هجرت را در خاطره‌ها زنده کند و آن زمانى است که استعمارگران با حیله‌هاى خاص خود امپراطورى عثمانى را از بین برده‌اند و در عرصه عقیدتى، دولت سنى مذهبى را که به عنوان حکومت اسلامى بر سرزمین پهناورى حکومت مى کرد، از صحنه خارج ساخته‌اند. علامه امینى به عنوان آسیب شناس اجتماعى، اینگونه تشخیص داد که با زوال دولت عثمانى نباید به دولت‌هاى استعمارگر اجازه داد، تا جایگزین دولت؛ ولو ظاهراً اسلامى شوند.

  • حیـدر کـرار
  • حیـدر کـرار

خطبة البیان و یا خطبة الافتخار خطبه مشهورى است که به امام علی (علیه السلام) نسبت داده مى‏شود. این خطبه به پیش گویى هایى درباره آینده و معرفى امیرالمؤمنین(علیه السلام) به نقل از خود آن حضرت و همچنین تبیین آخرالزمان و نشانه هاى ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) می پردازد. این خطبه در مصادر حدیثى اصلی ذکر نشده و حتی در نهج البلاغة نیز نیامده و دسترس ترین منبع آن، کتاب الزام الناصب، می باشد.باتوجه به سند و منبع ضعیف خطبه البیان و اشکالات اساسی که به آن وارد می شود، بزرگان علمای شیعه از انتساب این خطبه به امام علی(علیه السلام) خودداری کرده و در کتاب های خودنیاورده اند، و بعضی آن را ساخته و پرداخته غلات و صوفیه می دانند. در این نوشتار به دو محور متنی و سندی می پردازیم:

مقدمه:
درباره موضوع مهدویت اخبار فراوانی وجود دارد؛ از جمله خطبه ای است منسوب به امیرالمؤمنین علیه السلام که به خطبة البیان معروف است. در‎ آغاز این خطبه، اوصافی از امیرالمؤمنین علیه السلام ذکر شده و در ادامه، مباحثی در بارة مهدویت مطرح می شود.
عمده مطالب مهدوی این خطبه به اوضاع آخرالزمان و نشانه های ظهور پرداخته است. این خطبه، ضمن بحث از علائم ظهور، به موضوع سید حسنی پرداخته و درباره حرکت او، برخوردش با امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و تسلیم شدن او و سپاهش برابر امام، صحبت می کند؛ از این روی به بحث و بررسی این خطبه می پردازیم.
ابتدا بخشی از خطبه را که درباره سید حسنی است، بیان کرده سپس درباره سند خطبه و میزان اعتبار آن، بحثی را پی خواهیم گرفت و در پایان، به بررسی متن آن می پردازیم.
متن روایت :
حدثنا محمد بن أحمد الأنباری قال: حدثنا محمد بن أحمد الجرجانی قاضی الری قال: حدثنا طوق بن مالک عن ابیه عن جده عن عبدالله بن مسعود رفعه إلی علی بن ابی طالب علیه السلام:

برچسب های مربوط: خطبة البیان، دانلود کتاب الزام الناصب، متن خطبه، یک استفتاء، نقد و سؤالات، بررسی خطبه

  • ۶ نظر
  • ۰۶ شهریور ۹۲ ، ۰۱:۰۹
  • hoda12

استاد محمود ابو ریه از علمای الأزهر، در کتاب (أضواء علی السنة المحمدیة)، ص 204، چ 1958، پس از شرحی مبسوط که در مناقب امیر مؤمنان دارد می نویسد: این علی است با این همه فضایل گوناگونش و با این همه تقرب و محبوبیتش در نظر رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، اگر وی هر روز فقط یک حدیث از رسول اقدس، اخذ و ضبط می فرمود با توجه به اینکه در سراسر عمر نبوت 23 ساله پیامبر (صلی الله علیه و آله) از ملازمان نزدیکش بود می بایست در کتب حدیث اهل سنت بیش از 8 هزار حدیث از علی نقل شده باشد و این در صورتی است که ما قناعت ورزیم به روزی یک حدیث، در حالی که همه به خوبی می دانیم و کسی نیز انکار ندارد که علی  آنچه را که از پیامبر اسلام  شنیده ضبط نموده و روایت کرده است و اگر با این قیاس اخیر بخواهیم میزانی از احادیث علی تخمین بزنیم باید رقم سرشاری را نام بریم اما با همه این احوال می بینیم که از آن حضرت در کتب حدیثی عامه بیش از 50 حدیث صحیح روایت نمی کنند. تازه بخاری و مسلم 30 حدیث از این 50 حدیث را نیز مقبول نمی شمرند.

آیا تعجب نمی کنید علی بن أبی طالبی که از آغاز طفولیت تا آخرین ساعات رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) از نزدیکترین ملازمان اصحاب بوده، 50 حدیث از او در کتب اهل سنت نقل شود. اما از أبی هریره که در حدود 3 سال فقط از جمله اصحاب رسول به شمار می رفت و در این سه سال نیز هر روز و هر ساعت در محضر پیامبر حضور نداشته، از چنین شخصی 5374 حدیث در کتب حدیثی اهل سنت نقل نمایند.متعجبمتعجب

اگر سه سال أبی هریره و این مقدار حدیث را با مقدار زمان علی علیه السلام تطبیق دهیم و بسنجیم باید از آن حضرت بیش از 30 هزار حدیث در مجموعه های حدیثی عامه روایت شده باشد.

  • ۲ نظر
  • ۰۴ مرداد ۹۲ ، ۰۹:۱۶
  • حیـدر کـرار
|بر بال اندیشه|

» بـا قـرار دادن کـد لـوگـوی حمـایتی مـا در سایـت یـا وبـلاگ خود، ضمن یـاری در جهت گســترش عقــاید، زمیــنه آشنـایـی دیــگر کاربـران را بـا ایـن سایت فراهـم آوریـد.

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران